صفحه ي نخست | اخبار وبلاگ | رهبري | دانلود مداحي | دانلود سخنراني | نرم افزار موبايل | رايانه اسلامي | قالب وبلاگ | دانلود کتاب | مستند |
نقل از آیت الله وحید :سفارش امیر مومنان (علیه السلام) به رحمت ومحبت به همه ی خلق |
ارکان کمال بشر در امام حسن مجتبی (ع) |
ارکان کمال بشردرامام حسن مجتبی (ع)
ما نشناختیم اهل بیت (ع) را ! حسرت این است: عمر گذشت نفهمیدیم چه داریم! گوهری داشتیم و نشناختیم و مردیم!
مردی با خنجر خونآلود از خرابه بیرون آمد، مردم ریختند در خرابه، دیدند یکی در خاک و خون دست و پا میزند.مرد را با خنجر خونآلود گرفتند. گفتند: تو در این خرابه چه میکردی؟ گفت: در این خرابه این مرد را کشتم. بردند با خنجر خونآلود در محضر امیر المؤمنین؛ اقرار کرد: یا علی! کشتم این مرد را.دستور داد ببریدش برای قصاص. تا بردند یکی دوان دوان آمد، گفت: دست نگه دارید. شمشیر را متوقف کردند که گردنش را بزنند. گفت: قاتل منم؛ او را به خطا گرفتید. مردم وا ماندند؛ او میگوید: من قاتلم؛ این میگوید: من قاتلم. برگشتند، هر دو را آورند در محضر امیرالمؤمنین.
خود سیر مطلب حکمتی دارد، خودتان دقت کنید! بعد که آوردند... مسئله دو اقرار؛ هر دو اقرار متنافیین؛ هر دو اقرار علی النفس؛ مورد اقرار یکی. این معضله چه جور باید حل بشود؟